هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این سئوال است که «عوامل مؤثر بر سبک زندگی پایدار کدامند و با چه روشهایی میتوان سیاستها و اقدامات مربوط به سبک زندگی پایدار را طراحی و ارزیابی کرد؟» برای رسیدن به هدف ...
بیشتر
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این سئوال است که «عوامل مؤثر بر سبک زندگی پایدار کدامند و با چه روشهایی میتوان سیاستها و اقدامات مربوط به سبک زندگی پایدار را طراحی و ارزیابی کرد؟» برای رسیدن به هدف مذکور محقق تلاش کرده با بررسی ادبیات نظری موجود در این حوزه، ضمن ارائه تعریفی جامعهشناختی از سبک زندگی پایدار، عوامل مؤثر را در سه مقوله انگیزهها، پیشرانها و تعیین کنندهها مشخص سازد. عوامل تعیین کننده نیز به نوبه خود به نگرشها، تسهیل کنندهها (دسترسی) و زیرساختها تقسیم میشوند. بعلاوه، نشان داده است که دو روش برای طراحی و ارزیابی سیاستها و اقدامات مرتبط با سبک زندگی پایدار وجود دارد: الف) رویکرد REDuseکه راهبردی از پایین به بالاست و ب) رویکرد AFI که راهبردی از بالا به پایین است. سپس با تکیه بر رویکرد AFI و به کارگیری روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته (از نوع طیف لیکرت) در صدد برآمده تا یکی از عناصر تشکیل دهنده نگرشها یعنی دانش و آگاهی گروهی از ذینفعان (شهروندان 5 منطقه تهران) را با حجم نمونه 1200 نفر (593 مرد و 607 زن) و روش نمونهگیری تصادفی ساده در زمینه سبک زندگی پایدار بسنحد. یافتههای مطالعه نشان داد که در صورت عدم وجود گزینههای پایدار و دسترسی به آنها یا گیر افتادن در میان گزینههای ناپایدار، به راحتی نمیتوان طبق آگاهی عمل کرد. افزایش آگاهی شهروندان تنها بخشی از کارهایی است که باید انجام شود