تلاش برای پیادهسازی الگویی کارآمد از حکمرانی مبتنی بر فرهنگ سیاسی اسلامی ـ ایرانی و ارزشهای بومی همواره یکی از دغدغههای اندیشمندان مسلمان بوده است. بر این اساس، کوششهای نظری فراوانی برای نیل به ...
بیشتر
تلاش برای پیادهسازی الگویی کارآمد از حکمرانی مبتنی بر فرهنگ سیاسی اسلامی ـ ایرانی و ارزشهای بومی همواره یکی از دغدغههای اندیشمندان مسلمان بوده است. بر این اساس، کوششهای نظری فراوانی برای نیل به این مقصود انجام پذیرفته است که در قالب نگارش ده ها عنوان مقاله، کتاب، و پژوهشهای دانشگاهی انتشار یافته است. بااین وجود، همچنان وجود کژکارکردیهای نهادی و ساختاری همچنان پاشنه آشیل تحقق این مهم است. بر این اساس، این مقاله با کاربست روش فراترکیب، به دنبال پاسخ به این پرسش است که الگوی اسلامی ـ ایرانی از حکمرانی خوب بر چه بنیانهای مفهومی بنا شده و نظریه تبیینکننده آن بر چه مقولاتی استوار است؟یافتههای این پژوهش حاکی از آن است که الگوی اسلامی ایرانی از حکمرانی خوب بر پایه بنیانهای مفهومی و مقولات محوری همچون «تضمین سعادت دنیوی و اخروی افراد جامعه»، «نقد نگرش تک ساحتی به انسان در الگوی حکمرانی خوب پارادایم غربی»، «حاکمیت خوانش اسلام فقاهتی روزآمد و خردگرا» و «لزوم تحقق الگوی دینی از مردمسالاری» استوار است؛ همچنین مقوله مرکزی بالاتر قابل انتزاع از مقولات مذکور را میتوان در قالب «تحقق الگویی آرمانی مرجع از حکمرانی در پرتوی خوانشی روزآمد، مبتنی بر مقتضایات عصری، و جامعنگر از اسلام فقاهتی» تبیین نماییم.