در پژوهشهای جدید حکمرانی، عمدتاً بر موضوعاتی مانند تکه تکه شدن قدرت میان سطوح دولتی و فرادولتی، تشویق تمرکززدایی از دولت و اتکاء بر انواع جدید مشاوره و مشارکت شهروندان، تمرکز میشود. این مساله در ادوار ...
بیشتر
در پژوهشهای جدید حکمرانی، عمدتاً بر موضوعاتی مانند تکه تکه شدن قدرت میان سطوح دولتی و فرادولتی، تشویق تمرکززدایی از دولت و اتکاء بر انواع جدید مشاوره و مشارکت شهروندان، تمرکز میشود. این مساله در ادوار مختلف مطرح بوده اما آنچه مهم مینماید توجه به تفاوتهایی است که میان الگوهای مختلف حکمرانی برقرار است. پژوهش حاضر بر نسبت میان دو الگوی شناخته شده حکمرانی در جهان امروز، یعنی مدل «حکمرانی اسلامی» و مدل «حکمرانی خوب» تمرکز کرده است. در این نسبت، الگوی طراحی شده حکمرانی در نظام جمهوری اسلامی ایران به عنوان نمونه موردمطالعه از مدل حکمرانی اسلامی موردنظر قرار گرفته و هدف برآن داشته شده تا با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی، به احصاء مضامین و تحلیل اصول محوری هریک از این دو مدل پرداخته و از این رهگذار تفاوتهای این دو مدل را در سطح بنیانهای نظری آنها مورد بررسی قرار دهد.نتایج پژوهش نشان میدهد، مدل حکمرانی اسلامی در جمهوری اسلامی ایران با مضامینی چون «حاکمیت خدا»، «وحی گرایی»، «شریعت گرایی»، «اخلاق اسلامی»، «امامت و ولایت» قابل تشریح و توصیف است. اما الگوی حکمرانی خوب مضامینی چون «حاکمیت قانون»، «مسئولیت پذیری افراد»، «شفافیت»، «کارآمدی» و «پاسخگویی» به عنوان اصول بنیادین حکمرانی به شمار میآورد. مقایسه مبانی این دو الگو، بیانگر تفاوت و بعضا تضاد میان این دو است. بهنحوی که حکمرانی اسلامی رو به سوی پیشرفت و تعالی مادی و معنوی انسان در قلمروی حاکمیت خداوند دارد اما حکمرانی خوب هدف-گذاری خود را مبتنی بر شاخصهای توسعه اقتصادی-اجتماعی در ادبیات نظری مدرن قرار داده است.